شبزندهداریهای نوروزی هم کار دست آدم میدهد گاهی. البته ابدا فکر نکنید که حالا خبریست. اصولاً تریپمان اهل خبر مبر و بساط مساط نیست. اما نمیدانیم از چه، هویجوری جور نمیشود به موقع محضر بستر را درک کنیم. همین میشود که فردا صبحش بلند که میشویم خیرسرمان صبحانه بزنیم به بدن، میبینیم جلومان شویدپلو با مرغ میگذارند. اشکالی که ندارد اما از آن جا که نظام درونی بدنمان وعدهی اول غذایی را در هر شرایطی نان و پنیر و چایی میپندارد، لذا به حسب عادت تلاشمان برای هورت کشیدن پلو بینتیجه میماند.
سرتان را درد ندهم، داشتیم این شوید پلو با مرغ را میلمباندیم دیدیم کاسهای آن جا هست که گویا مامان کره آب کرده بود توی آن بلکه غذا را مزه بیاورد. ما هم یک قاشق پر ملات از محتویاتش برداشتیم و زدیم وسط پلو و هی چرخاندیم و چرخانیدم تا آب شود. البته ابتدای قضیه بفهمی نفهمی احساس کردیم که این کرهی آب شدهی سرد شده خواص فیزیکی مشکوکی دارد اما در نهایت حمل بر گولی آغاز بیداری کردیم.
اولین قاشق چنان مرا مبهوت کرد که چندین ثانیهای قاشق به دهان مشغول تجزیه و تحلیل بودیم که این مزهی غریب حاصل کدام اتفاق میمون و مبارک است. فسفر زیادی نمیخواست تا بفهمم که معجون مورد دستبرد، کره عسل بود نه کرهی آب شدهی سرد شده 🙂
شک نکنید که بسیار هم خوشمزه شده بود و تا آخرش را مشتی نشستیم و خوردیم. تصورش را بکنید: مرغ پخته پلاس عسل پلو. چه شود P:
به یک بار خوردنش میارزد، حتماً امتحان کنید ؛)
iladah farsi bilmiram
عسل پلو که نه! عسل شوید پلو!
لیشام: همـــــــون…
سلام شیخ لیشام دامت ۳ فازاته (یعنی برق ۳ فازت مستدام باد ـ مترجم)
عید بر شما مبارک
بنده هم متقابلا از این فرصت استفاده مینمایم و عید را به کامران خان قوامیفر و خدایار خان جیرودی شادباش عرض میکنم
لیشام: سلام علی جان عزیز 🙂 بر شما نیز شاد باد…
گفته بودن قدما که عاشقی بددردیه ها! ما باورمون نمیشد!! 😉
لیشام: آخ ریرا جان رو دلم دست نذار P:
آقا ما رو کامنت تپون کردی… مخلصیم و عرض ارادت!
لیشام: کامنتتیم 🙂
این دفعه رو شرمنده
عمو لیشام با این که خیلی قبولت دارم ولی این دفعه رو بیخیال
خـوشـحالـم که جــای تـو نـبودم D:
لیشام: اتفاقا این بار خوب چیزی شده بود 🙂
آقاااا سلام علیکم.
سال مبارک و این حرفا.
پس از پیشنهاد خربزهی رنده شدهی یکی از دوستان به عنوان چاشنی، خر رنده شده نیز پیشنهاد میگردد. صد البته گورخر رنده شده تنوع رنگ را هم به دنبال خود میآورد. (البته منوط به این که شیارهای خروجی رنده به حدی ریز نباشن که محصول نهایی تک رنگ باشه. لا حداقل فرد رنّاد* به نحوی استادانه عملیات رنده کردن رو انجام بده که شیار ماحصل شامل هر دو رنگ سیاه و سفید باشه.) اگه هم دنبال راههای کم دردسرتر هستین، آفتابپرست هم گزینهی خوبیه، چرا که ممکنه حتی بعد از رنده شدن و حتی پخت، در شرایط مختلف، رنگهای مختلف بگیره. نوش جان و نیوش وجود.
*:رنّاد به معنای رنده کننده و اسم فاعل (یا صیغهی مبالغه؟) از مصدر رنده کردن هست. (رک فرهنگ دهخدایار.)
**:ارادتمندیم.
لیشام داری تعطیل میشیها!!
کامران جان سال خوبی داشته باشی!
لیشام: تعطیلانیم که در موسم گل خاموشیم…
not even worth testing 🙂
سلام لیشام جان
عیدت مبارک
یه سور زدی به آشپزی من ها!!!!!!!!!!!!!
من یکی دو بار تا حالا از این دسته گلها به آب دادم
اولین قورمه سبزی که پختم فقط یک قاشقش رو تونستم بخورم. بقیهاش رو انداختم دور! حیف اون ۳ ساعتی که براش وقت گذاشتم.
باز تو یه غذا رو خوشمزهتر کردی!!!!!!!!!!
جات خالی تا حالا غذاهای خیلی زیادی رو خوردم:
هندی، چینی، ایتالیایی، مراکشی، اردنی، عربستانی، ژاپنی، کرهای، مکزیکی و صد البته مزخرفات آمریکایی!!!!!!!!!
خدا وکیلی دلم براشون میسوزه.
آدم تو بهترین کشور دنیا زندگی کنه و بدترین میوهها و غذاهای دنیا رو بخوره!!!
Here is a junk food country
لیشام: سلام رضای عزیز، این خوشمزهتر شدنش، اتفاق بود و گر نه حداکثر هنر نیمرو هست و بس ؛)
ba arz salam khedmat lisham aziz… noosh gaan aziz… haez ahamiat mibashad keh arz bokonam… in ghazayi ko shoma fekr kardid eshtebahan ekhtera nemoodid, dar belad gharb dar aksareh restauran ha meil minamayand… be nameh honey chiken… dar belad gharb mardomesh badtar az to kamkhabi daran natars… movazebeh khodet baash ta bebinim digeh che chizi kashf mikoni
لیشام: این که فرمودید غذایی به نام هانی چیکن وجود دارد در آن بلاد غریب نشان میدهد که برکات حاصل از کم خوابی، خیلی بیشتر از آن چیزی است که گمان میکردیم P:
چه میشود اگر همزمان خربزه رنده شده هم به عنوان ترشی به ملات اضافه شود. بنده هم سال جدید رو خدمت شما مخلصم یعنی تبریک عرض میکنم.
لیشام: ممنون کیوان عزیز 🙂
این بستگی به ذائقه آدم داره… میشه از هر طعمی لذت برد… مثلا پنیر و مربا… امتحان کن… مشتریش میشی…
سوال بنده این هست که این ترکیب سر سفره ناهار چی کار میکرده؟ مخصوص کردهاست این کار؟
بنده از این تریبون استفاده میکنم و عید رو به خدایار و علی بیهمتا تبریک میگم!
لیشام: اصولاً بساط صبحانه روی میز میماند تا آخرین سحرخیز خانه که بیدار شد و صبحانه خورد، جمع و جور کند قضیه را. کره عسل هم جزو لوازم صبحانه محسوب میشود که این بار شد از لوازم ناهار P:
قبل از این که به اون جایی برسه که از عسل گفتی حدس زدم