کاغذگری طهران

آدمی باید کرم‌های وجودش را جدی بگیرد. اگر نگیرد، جایی می‌ریزدشان که نباید. داستان گل‌خانه‌ی خیاردرختی برای‌ام حکمِ کرم داشت. البته حُکماً خیاردرختی بی‌شباهت به کرم نیست؛ ولی خوب! اگر همان موقع جدی‌اش نمی‌گرفتم محتمل بود می‌زدم به کار کشت ماریجوانا؛ که البته حالا که خوب فکر می‌کنم بد هم نبود؛ هم فال بود و هم تماشا.

دو سال پیش هم که از بختِ تصادف‌خیز ما، تصادف کردم و جلو پنجره‌ی ماشین نازنین‌ام شکست و مناسبِ حال‌اَش، در بازار چیزی پیدا نشد، ساختِ جلوپنجره‌ی دست‌ساز شورلت نوا، شد کرم دیگری که باید در جا ریخته می‌شد. البته بگویم آن فلان فلان شده که یک جلوپنجره‌ای که گویا شکسته هم بوده و در انبار ورامینِ حضرت آقا خاک می‌خورد و نادیده، می‌خواست به ما دویست هزار تومان، فروش کند هم در فربه شدن کرم مذکور بی‌تاثیر نبود. تازه پیشکی هم طلب می‌کرد کل پول را مرتیکه‌ی چیز.

بحث کرم، خیلی مهم است البته؛ که در این‌جا به قدر یک مقدمه، کفایت می‌کند.

و اما اصل ماجرا…

این کاغذها که می‌بینید دستاوردِ یک کرمِ دیگر است. کرمِ کاری از جنسِ چوب، علف، کاه، گل، ساقه، برگ، آب و از جنس هر آن‌چه جاری است در دامن آفتاب. کاری که عطش به آفریدنِ متورم در وجودم را کمی آرام کند و در عین حال، آرامش طبیعت در آن جاری.

پیش از این، در کنار کارِ اصلی‌اَم، مدت‌ها پی کاری می‌گشتم که همین‌ها که گفتم را برای‌ام یک‌جا داشته باشد. خیز برداشته بودم که جستی بزنم به کارهای چوبی ولی به هر دلیل، نشد. گذشت و قلقلکِ کرمِ تازه را تحمل می‌کردیم که ییهو، از برکتِ دورهمی‌های دوستان هم‌مدرسه‌ای، تالاپی، ایده‌ی کاغذ دست‌ساز را زدند توی صورت‌ام. همین هم قصه‌ی بانمکی دارد که بماند برای بعد.

حالا با دو نفر از دوستان قدیمی‌ام، علی و خدایار، کارگاهِ کاغذ دست‌ساز راه‌انداخته‌ایم؛ کاغذگری طهران 🙂

البته فقط کاغذ نیست، محصولات دیگری از جنس کاغذ هم هست. مثلا دفترهایی که تقریبا همه چیزش دست‌ساز است و طبیعی. برنامه داریم که اگر عمری باقی بود و کارها خوب پیش رفت، تنوع خوبی از انواع کاغذ و محصولاتِ برپایه‌ی کاغذ را داشته باشم.

پنج ماهی می‌شود که از شروع به تجهیز کارگاه گذشته اما عملا یک ماه است می‌توانیم بگوییم کاغذِ دست‌سازِ قابلِ ارایه داریم.

خلاصه این که کاغذهای دست‌ساز ما را بخرید لطفا 🙂

بعدتر، بیش‌تر خواهم نوشت، إن شاء اللّه 🙂

کاغذ درست کنون

از برکات برنامه‌ی دورِ همی بچه‌های مدرسه است این‌ها که می‌بینید. اولین تجربه‌ی ساخت کاغذ دست‌ساز با لوازم آشپزخانه 🙂

به عنوان کار اول بد نیست؛ حتی خوب است 🙂

باور نکردنی است لحظه‌ای که کاغذ دست‌سازتان را از روی پارچه جدا می‌کنید. از این جنس که تا وقتی که هنوز همه‌ی کاغذ را جدا نکرده‌اید باورتان نمی‌شود که این «چیز» که تا دی‌روزش کاه بوده و ساقه‌ی گیاه، قرار است کاغذِ کاردستیِ شما باشد 🙂

سپاس‌گزارم از علی عزیز به خاطر تقبل همه‌ی زحمت‌ها و از خدایار عزیز به خاطر باعث و بانی شدن این روز خاطره‌ساز 🙂