او کیست؟
آیا او یک تروریستست که دارد تونل حفر میکند؟
نــــــه!!
اون منم که دارم شخم میزنم D:
این لباسی هم که میبینید یادگار دوران پرمشقت سربازیست. دوستانی که آمار بنده رو توی این دوران دارن لطف کنن یکی دو ماهی دندون رو جیگر بذارن…
دیروز و امروز مهمترین کاری که کردیم سمپاشی خاک بود. با توجه به نتیجهی آزمایش خاک که روز سهشنبه گرفتیم، لازم بود که واسه از بین رفتن برخی قارچهایی که هنوز کامل از بین نرفته بودن، این کار رو انجام بدیم. اول سلطان ـ اسم رو حال میکنین؟! ـ سمها رو قاطی کرد و بعد به نسبت مساوی رو کرتها پاشید. بعدشم بخشهای سمپاشی شده رو شخم زدیم. دو بار. یه بار دیروز و یه بار امروز. هنوز کلی کار دیگه مونده؛ نصب لولهبخاریها، آوردن تانکر، وصل کردن شیلنگ گازها و فلوتیها، نصب چهارشاخهای گازوییلی و صد تا کار دیگه که فعلاً یادم نمیآد. امیدواریم که به لطف حضرت باریتعالی، دوشنبه یا حداکثر سهشنبه نشاها رو بکاریم.
کلی استیل شخم زدنم خوب شده. یاد گرفتم چهجوری فشار روی کمرم رو کم کنم. زاویهی گرفتن بیل و فاصلهی دستها هم از سر بیل، دستم اومده. خلاصه کلی آپگرید شدم.
یه سری عکس از دیروز و امروز رو اینجا گذاشتم…
Golkhaneh-841022 |
ریرا جـان درود، آی گـفـتی هـا… دیدم انگار تـو ایـن عـکس یه چـیزی کـمه…! ولی هـرچی فـکر کـردم یـادم نـیومـد.
لیشام: امیدوارم اون چیزی که یادتون نیومده بود، قطار فشنگ و مسلسل نبوده باشه ,)
… این که بندهای بوده از بندههای خدا و نمایندهای از نمایندههای خدا! یعنی ببخشید از نمایندههای ملت… که خودم میدونستم! البته خدا رحمتشون کنه… اینو نمیدونستم که تخصصشون مث من بوده!!!… کلاً آدم خوبی بوده که زود به رحمت ایزدی پیوسته!! پس فحش نیست خوشبختانه!!…. به هر حال اینارو ولش شخم زنونو عشقه!!!… میگم عجیبه از رخشتون به عنوان گاوآهن استفاده نکردینا!
لیشام: البته میشد استفاده کرد ولی بدیهیه که ایشون وظایف مهمتری به عهده دارن D:
آقا سالادش سس سفید هم داره؟
لیشام: مهمون به این عزیزی رو مگه میشه بدون سس خورد D: اونم سس سیفیت 😉
بـه آقا رو باش.. مـارو بـگو که یه ایمیل پــر مـحـتوی (مـحتویاش از خـودم نـبود الـبته از شـخص دیگهای بود) بـرای سـرکار عالی فرستادیم که نـظر کارشناسانه بـدی برامون!! شـیطونه میگه برای بار سـوم بـفرسـتمش هـا…
لیشام: مخلصیم کیانوش جان ولی سرکار عالی خودتونید D: دیومندش عرض کنم که باور بفرمایین که برای بار اول هم اون موقع نگرفته بودم چه رسه به سومینش… به هر صورت چشم. انجام خواهد شد…
what a great country Iran would be if there were more ppl like you there(but as a terrorist you look great,)))))))))))
لیشام: شما همیشه شرمنده میفرماین حقیر رو، ممنون 🙂
I plant my hands in the small garden: I will grow green. I know, I know, I know. And the birds will lay eggs in the grooves | of my inky fingers. — Forough Farokhzad
لیشام: سبز خواهم شد، میدانم، میدانم، میدانم…
آقا! ما خیار میخواییم. بیا و در سالاد ما خیار قرار ده
لیشام: نگران نباش! نمیذارم سالادت بیخیار بمونه ,)
ما هم داریم کمکم طلبه میشیم. روزی شاید ما هم به این جرگه پیوستیم… افتخار که میدین إن شاء الله؟
لیشام: صاحب اختیارین داداش اما اگه طلبه بشی، شاید آبمون توی یه جوب نره… تازشم، بیریش که ردیفتری D:
بنده مثلِ قبل، از همین جا اعلام حمایت، همبستگی، و بیعت میکنم. امیدوارم یه روز کنارِ هم شخم بزنیم و گله بچرونیم و آوازِ شکرانه بخوانیم.
لیشام: از در درآمدی و من از خود بدر شدم… ما زمین خورده میباشیم… لحظه شماری میکنیم فرارسیدن آن روز زیبا را…
حالا این نشاها که وگفتی این یعنی چه؟
آقا من سه روزه دارم میام بـپرسم که چرا جواب ایـمیل من رو نـدادی ولی هربار یادم میره!!!! بـعدش هـم اینکه… بـرو شـخم میزن مـگو چـیست شـخم…
لیشام: ما نفهمیدیم کدوم ایمیل رو میگین شما ولی کلاً هویجوری که دور هم هستیم خوبه… شخم، موجبات فراخی خاطر را فراهم میآورد ـ حکیم لیشام ابن هادی (ع)
سلام آقای همه فن حریف خوش به حالت که حداقل یه جایی رو داری گاهی وقتا فکر میکنم که اگه میتونستم برم و تو جنگل زندگی کنم چه خوب میشد ولی یه سوال هم بوجود میآد که آیا میتونم؟ تازه همه فن حریف هم هستی من که بهت حسودیم میشه. خوش به حالت. راستی یه چیزی. قیافه تو منو یاد هنر پیشههای هندی میندازه. امیدوارم همیشه در پناه حق موفق و مؤید باشی
راسـتی یه سـؤال… آیا مـنـظور از “جـا آجـری” هـمـون فــرغون مـعـروف خودمون اسـت؟
لیشام: میدونیم که فرغون ممکنه پنچر شه و شاید مجبور شیم بادش بزنیم ولی این نوع “جاآجری” که مشاهده فرمودید نه پنچر میشه، نه باد میخواد… تازشم، ریش هم داره D:
آفرین آفرین بر همت بلندت
لیشام: البته ما خیلی دوست داشتیم همتمون بلند بود ولی خوب دیگه، فکر هر کس به قدر همت اوست
خداقوت پهلوون! جداً به این میگن مرد عمل!! البته نه از اون عملای پست قبلیت در باب نشئگی! (خداییش باحال بودا!!)!! دی:….. راستی ساوجی مگه فحش نیست؟!!… بهرحال چیزه…. نئیدونم!!! (با تاثیر از لیلون برره!!)
لیشام: وَ گَردِ منی؟ (با سیستم کردی قرائت فرمایید D:) به هر صورت ممنون 🙂 تا اونجایی هم که بنده میدونم، این آقای موحدی ساوجی بندهای بودهاند از بندگان خدا و دست بر قضا از نمایندگان مجلس پنجم که باز هم دست بر قضا از مجموعهی وظایف نمایندگی فقط “تذکر آییننامهای” بلد بودن. البته عرض بنده صرفاً مزاح بود و امیدست که حمل بر جسارت نفرموده باشین. نهایتاً هم ایشون طی یک سانحهی رانندگی به رحمت ایزدی پیوستن. خدایش رحمت کناد
از اینا هم بلدی؟!
لیشام: نمیاد به ما؟
… چـو شـد مـهـر مـه، کشـتگه بر کـنید ـ هـمه جای آن زیر و بالا کـنید ـ نـمانید ناکنده جایی ز باغ ـ بگیرید از آن گـنج هـرجا سـراغ.. در ضـمن، مـمنـون از ایـنکه خـوراکِ یکسـالِ تاپیکِ “یه بیت برای دوست قبلی بگید” رو با ایـن عـکسـت جــور کـردی… D:
لیشام: البته ما قابلیتهای عکسیمون بالاتر از این حرفاست ولی امان از حرف مردم ,)