چند ماه پیش، همزمان با عقبنشینی اسراییل از کرانهی باختری رود اردن و نوار غزه. بحثی پیش اومد بین دوستان دربارهی حملهی آمریکا به ایران. اون موقع نظرم این بود که بعیده آمریکا مستقیماً تن به درگیری بده. کاری که آمریکا انجام میده اینه که پروندهی هستهای ایران رو به سمت و سویی میبره و افکار عمومی رو جوری جهت میده که خودش مستقیماً درگیر جنگ با ایران نشه، بلکه اسراییل رو میندازه وسط و اون رو شارژ میکنه.
چیزی که ذهنم رو مشغول میکرد و هنوز هم گاهی بهش فکر میکنم، عقبنشینی عجیب و غیرمنتظرهی اسراییل و تحویل دادن شهرکهای یهودینشین بود. به نظرم عجیب میرسه که چهطور ممکنه اسراییل بعد از این همه سال، از خیر سرمایهگذاریهای نجومی که توی شهرکهای یهودی نشین کرانهی باختری کرده و سایر هزینههای بینالمللی که پرداخته، تالاپی تصمیم بگیره که بیخیال قضیه بشه و اونها رو دودستی برگردونه به فلسطینیها. اگه اسراییل این کار رو نمیکرد هم فکر نمیکنم کسی باز بهش میگفت که بالای چشمش ابروه. انگار که داوطلبانه خواسته باشه یه پُهن گنده بده واسه یه نقشهی بزرگتر. نظرم اینه که با این کار خواست یه حال مشتی به عربها بده تا زمینه رو واسهی یه جنگ آماده کنه؛ جنگ با ایران. جنگی که اگه عربها قبلاً ممکن بود کمی متمایل به ایران باشن ـ که بعید میدونم ـ در حال حاضر قطعاً بیطرف ظاهر میشن.
تازه این مال وقتی بود که حضرت رییسجمهور منتخب، افاضات درخشانشون رو در مورد قضیهی محو کردن اسراییل و یهودکشی و انتقال، نفرموده بودن. فکر نمیکنم که اسراییلیها، دیگه فرصتی بهتر از این واسه خودشون ببینن. تبلیغاتی که خبرگزاریهای بزرگ هم که میکنن به نظرم غیر از این رو نشون نمیده. همه دارن افکار عمومی رو آماده میکنن واسهی صلاحیت بخشیدن به همچین درگیرییی. یه جملهای از ابراهیم نبوی خوندم توی روزآنلاین که دقیقش رو به یاد ندارم ولی تو این مایهها بود که اسراییل سالها بود میخواست اثبات کنه که ایران قصد حمله به اونجا رو داره اما نمیتونست؛ آقای ر.م.ش.ن زحمت کشیدن و این کاری که با میلیونها دلار هم برای اسراییل ناممکن بود، بدون هیچ کارمزدی، به صورت مجانی انجام دادن!
یه مدتی آمریکا کوتاه اومده سر قضیهی پروندهی اتمی. حالا دیده که از این ور قضیهی اسراییل داره جدی میشه و بدون انجام هیچ کار خاصی اوضاع به نفعش پیش میره، حالا دوباره شروع کرده خط و نشون کشیدنها اتمی!
این پازلی که گفتم، داره کم کم تکمیل میشه؛ متأسفانه. اتفاقی که هیچوقت نباید میافتاد و هنوز هم امید دارم و دعا میکنم که هیچگاه چنین وضعیتی پیش نیاد که ایران بخواد در جنگی درگیر بشه ولی احساس خوبی ندارم نسبت به این اوضاعی که ایجاد شده. خاصه این اخباری که اخیراً هم شنیدم که اسراییل داره برنامهریزی جدی میکنه واسهی این کار.
بحث این نیست که بخوام از کسی دفاع کنم و علیه کس دیگهای نظر بدم. بحث اینه که من و خانوادهام و خیلی از کسانی که دوستشون دارم، اینجا، توی این کشور زندگی میکنیم. اگه جنگی بشه، ماهاییم که سختیش رو باید بکشیم؛ ماهاییم که میفرستنمون لب تیغ؛ ماهاییم که جور حماقتهای یهسری از خدابیخبری که ادعای مسلمانی هم دارن رو باید بکشیم… من ایران رو دوست دارم ولی سقفی نمیبینم که بخوام استخوانم رو ستونش کنم…
با تمام این اوصاف دلیل نمیشه که با دوستان عزیزم کلهپاچه نخوریم، قلیون نکشیم، بیلیارد بازی نکنیم، وبلاگ ننویسیم، شعر نگیم، کوه نریم، آواز نخونیم، ساز نزنیم…
و وای از روزی که در کمال ناباوری، همهی اینها رنگ خاطره بگیره، خاطرههایی سرشار از حسرت…
ساقیا جام میام ده که نگارندهی غیب
نیست معلوم که در پردهی اسرار چه کرد…
موضوع را خیلی جدی نگیرید درست که این پازل کامل است ولی هنوز ایران آن قدر منابع ومنافع داره که اروپایی ها نمی خواهند اونو از دست بدهند از قراردادهای جدید هر روزه و پر منفعت غافل نباشیم سلامت باشید.
salam! shayad Iran az nazar siasate jahani mohem bashad vali na anghadar ke har etefaghi mesle aghabneshinin israel be khatere iran barname rizi shode bashad. in ta hadi sade andishi astke fekr konim in hame sarmayegozari be bad miravad faghat baraye iran…bavor konid joz barnamehaye atomi hich vaght kasi az iran harf nemizanad….hata dahat koorehaye afrigha bishtar az iran baraye cnn, bbc…ahameyat darand va air mishavand….so …forget it we are not that important.
لیشام جان حس عجیبی دارم بعد از خواندن این نوشتهات. حس میکنم چهقدر با وجود تفاوتهایی که با هم داریم. نگرانیهای مشترک داریم.
I hope nothing will happen but Isreal has the ability to destroy Bushehr. The problem for them is permission of USA. I do apologize if Iwrite in English .
خوشم میاد که اون سایته رو ظاهراً از رو بردی و هرکاری میخواهی با صفحه میکنی.
لیشام: سلام به اکبر عزیز. شما لطف دارین به حقیر ولی توی این پست عرض کرده بودم که هاستی که الان دارم، پولکی هستش. واسه همین مجبور نیستم روی کسی رو کم کنم 🙂 خوشحالم کردی. شاد باشی.
بـنـده خـودم نـفر اول بـودم که ایـن پـست رو خـوندم، ولـی دلـم بـرای بـاقـی مـراجـعـین مـحـترم سـوخـت و کامـنت نـذاشـم که یه بـار هـم دیـگران اول بـاشـن… (در اصل ایـن اولـنم بـود ولـی قـاطی شـد!!)
لیشام: 🙂
بـیخــودی بــد بـه دلتون راه نـدید!! دومـاً کار هـر بــز نـیسـت خــرمـن کـوفـتن… گاونــر میخـواهـد و مـرد کــهـن…
…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
لیشام: …
بازم من نفر اولم. حال میکنی یا نه؟! در ضمن. یک سیاستیست چند وقته ما داریم که هر کاری اونا بخوان بکنن اول خودمون پیش قدم میشیم. مثلاً ما اونا رو محکوم میکنیم. ما اونا رو تحریم میکنیم. خودمون جور سازمان سیا و… رو میکشیم و زحمتشون رو کم میکنیم و… شاید یه روز واسه پیشدستی خودمون هم به خودمون حمله کردیم. خدا رو چه دیدید؟… کلاً این رفیقمون شنیده باید یه جور دیگه فکر کرد و یه جور دیگه نگاه کرد… چشمها را باید شست و از این چیز، اما یحتمل چشماشو با گُه شسته که اینجوری میبینه!!
لیشام: :)) تیکهی آخر خوب بود. شاد شدم. اما میبینم که این دفعه قسمت شما نبود که نفر اول باشین D: ولی ایراد نداره عزیزم. بازم باهات حال میکنم… بعدشم! واقعاً تو فکر میکنی که این کارایی که تا الان کرده، حمله به خودمون نبوده…
حالم گرفته شد اسیدی!!… تحلیل تلخ و غمانگیزی بود مثل خیلی از حقایق دیگه!… از این به بعد لطفاً وقت قسمت آخرشو یه کم بیشتر کنین!
لیشام: ما رو چه به تحلیل! نظرمون رو گفتیم. ایشالا هر کی که حال حضرتعالی رو میگیره با ر.م.ش.ن محشور بشه… شما دعا بفرماین حقیر رو اگه بخوان، وقتش رو واسمون زیاد میکنن…