سینا هم رفت …

۱ مرداد ۱۳۸۳ | دسته‌بندی‌نشده | ۷ comments

سینا هم رفت و همه‌مون می‌دونیم که اونم بر نمی‌گرده، می‌شه یه آیکونِ بعضی وقتها خندون، توی مسنجرامون؛ مثل همه دوستای دیگه‌ای که از حضورشون فقط چند دقیقه چت کردن رو می‌فهمیم که اونم بعد چند وقت، وقتی که حرفامون نم کشید، درش تخته می‌شه . . .

خدایار مثل همیشه نبود. تقریبا می‌دونستم ته دلش چی می‌گذره. ناراحتیش رو پشت لودگی‌هاش قایم می‌کرد؛ ولی من خوب می‌شناسمش. از اینکه سینا می‌ره خیلی ناراحته. شاید بیشتر از اون چیزی که می‌تونم اینجا بنویسم. قرار بود با سینا بره خرید تا بیشتر با هم باشن. خیلی دوست داشتم من هم باهاشون بودم ولی از بدشانسیم، بابا تنها بود و من باید بهش می‌رسیدم . . .

خداحافظی آخرمون سعی کردم که طبیعی باشه. مثل همه خداحافظی‌هایی که تا به حال داشتیم. انگار قراره که صد بار دیگه همدیگه رو ببینیم و باز خداحافظی کنیم. ولی هر دومون می‌دونستیم این یکی فرق داره. همه‌مون دوست داشتیم بریم فرودگاه. ولی بعدش بی خیال شدیم. من یکی که می‌دونستم جو گیر می‌شم و اون وقت خر بیار و باقالی بار کن . . .

خودت رو جای ما بذار. بعد حق بهمون بده که وقتی یه دوست پونزده شونزده ساله که تقریبا هر روز می‌بینیش، بره بلاد راقیه. مثل خیلی دیگه از دوستامون که رفتن . . .

دیروز مسعود رفت و حسین و آرمان. امروز هم سینا. فردا هم نوید و شاید خیلی‌های دیگه . . .

دوره کردن خاطرات کار بی‌خودیه. خصوصا وقتی که بخوای همش یاد بیاری و آه بکشی. ولی وقتی احساس کنی یه چیزی رو از دست دادی که روزای بعد اذیتت می‌کنه، شاید بدت نیاد که یه چند دقیقه‌ای رو هم بذاری برای یاد آوردن و آه کشیدن. کمکی آدم رو آروم می‌کنه . . .

آدم احمقی بهم گفت: مگه دوست قحطیه؟! بهش نگاه ساده‌ای کردم و تو دلم گفتم: آره . . .

۷ Comments

  1. محمد

    لیشام جان، من مطالب نجومی زیاد دارم و مسؤول اجرام مسیه انجمن نجوم شهرمون هستم. اگه می‌خوای برات اخبار روز نجومی رو بفرستم (با حفظ منبع) .مرسی

    Reply
  2. نوید

    لیشام جان، سلام… یادداشت جدید من رو خوندی؟! تبلیغاتی!

    Reply
  3. pouriashahbazian

    لیشام جان،

    Reply
  4. خدایار

    آره سینا رفت. اوضاع رو طوری کردن که هر کی سرش به تنش می‌ارزه یا می‌ره یا می‌مونه و می‌پوسه. من مطمئنم سینا دو سال دیگه برمی‌گرده.

    Reply
  5. zoragh

    لیشام جان، اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد…

    Reply
  6. همونی که تو ماشینت بود

    لیشام دلقک…… گالیور، نقشه رو رد کن بیاد

    Reply
  7. همونی که تو ماشینت بود

    لیشام جان، منافقم

    Reply

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *