روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست می ز خمخانه به جوش آمد و میباید خواست
توبهی زهدفروشانِ گرانجان بگذشت وقتِ رندی و طرب کردنِ رندان پیداست
چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد این چه عیبی است بدین بیخردی وین چه خطاست؟
بادهنوشی که در او روی و ریایی نبود بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست
ما نه رندانِ ریاییم و حریفانِ نفاق آن که او عالِمِ سرّ است، بدین حال گواست
فرضِ ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم ور بگویند روا نیست بگوییم رواست
چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم باده از خون رزان است نه از خون شماست
این چه عیب است کز آن عیب، خلل خواهد بود ور بود نیز چه شد مردم بی عیب کجاست
|
|
دوست عزیز سالی سرشار از نیکی و نیکویی، سرور و سروری، آسایش و آرامش، شادی و شادمانی، راستی و رستگاری و بخشیدن و بخشاییدن را برای همهی شما عزیزان، صمیمانه آرزومندم …
|
what a crazy website. | i”m in north america, i could”n understand a word!!!