هیچ وقت از سیاست خوشم نیومده و نمیاد. تو این هفت هشت سالی که تفلیزیون نداشتیم، نه رادیو گوش میکردم و نه روزنامه میخوندم. البته خوب این خیلی بدیهیه که چند باری هم از این قاعده تخلف کردم که از این بابت از خودم عذر خواهی میکنم. دلیل واضحی داره این کار؛ چون همه ما میدونیم که این رادیو تفلیزیون چه خزعولاتی رو تحویل آدم میده، فعلاً هم که روزنامه درست حسابی نداریم، اگرم داشته باشیم خبرا رو میپیچونن تا تعطیلشون نکنن . . .
به قول یکی از دوستان “خدا پدر مخترعین اینترنت رو بیامرزه” که باز یه آب باریکهای هست آدم بفهمه دور و برش چه خبره. هر خبری هم که باشه اوضاع بد جوری شیر تو شیره . . .
چند روز پیش تصمیم گرفتم که کمی در اخبار چرخ بزنم ببینم دنیا دست کیه. خوب! اول میریم سراغ آژانسهای خبرپراکنی کشورهای غیر خودی: بی بی سی! یه خبر خوب هم از ایران ننوشته بودند. فقط اخبار خشتک پرچم کردنهای قوه قضاییه بود از وبلاگنویسها؛ تصمیمات استرتژیک اتحادیه اروپا علیه ایران؛ خط و نشان کشیدنهای آمریکا؛ حقوق بشر و قس علی هذا . . .
خوب حالا میریم سراغ گویا. طبیعتاً انتظار ندارین که بگم اونجا دیگه حرفهای خوب خوب نوشته بود! نه! به هیچ وجه! فقط فهمیدم که توی چه منجلابی هستم که هر لحظه دارم بیشتر توش فرو میرم . . .
خسته میشم و شیر اینترنت رو میبندم . . .
مثل همیشه ـ که هر بار از این غلطها میکنم ـ تا یه هفته اعصابم خورد بود! بعد به خودم میگم که آخه پسر! مرض داری اعصاب معصابت رو پیاده میکنی واسه هیچی! قرار نیست چیزی عوض شه، همینه هست که هست؛ بهتر نیست بی خیال شی و مثل یه بچهی خوب (یه موجود شریف) سرت رو بندازی پایین و کارتو بکنی؟! . . .
Doroud Lisham geraami, saalrouze khojasteh va por barkate ghadam nahaadane jenaabeaali ro be in donyaaye bi saro tah shaadbaash migouyam. omid ast ke dar panaahe Izade yektaa saalhaaye saal be tandorosti va shaadkaami rouzegaar seoari konid. albateh dar Orkut ham baraatoun kheyli tabrik neveshteh shode ke omidvaaram betounin moshaahede konin 🙂
مبارکه ظواهر جدید