|
|
کلاه عزیزم! برگرد! قول می‌دهم مواظبت باشم که دیگر گم نشوی! اصلاً تقصیر آن راننده تاکسی بود که حواسم را پرت کرد. تو هدیه تولدم بودی و نباید این قدر با من بی وفایی کنی. وقتی تو را گم کردم، رفتم و از مامان به خاطر اینکه زحمت چند روزه‌اش را تالاپّی به باد دادم عذر خواهی کردم. خیلی هم در میدان رسالت دنبالت گشتم ولی افسوس! پیدایت نکردم که نکردم. کلاه عزیز! از موقعی که تو را گم کردم هیچ کلاهی سرم نمی‌رود. همین باعث شده که در سرمای زمستان سینوس‌هایم دوباره مشکل‌دار شوند. تو تنها کلاهی بودی که کلّه من را می‌فهمیدی. موهای من فقط در حضور گرم تو احساس آرامش می‌کردند و اکنون کله‌ام در فراق تو می‌سوزد. ای کلاه گرم و نرم! کدامین کلاه خواهد بود که جای خالی تو را روی سرم پر کند؟ کدامین کلاه خواهد بود که روی موهای ژولی‌پولی‌ام دست نوازش بکشد؟ کدامین کلاه . . . اما آه، دیگر نمی‌توانم سخن بگویم. دوری از تو قلبم را در چنگولش می‌فشارد و زبانم دیگر نمی‌چرخد. امیدوارم هر جا که هستی، سر آدم نااهل نروی . . . و اما شما ای امت شهیدپرور! داغی بر دلم نهاده شده که زبان را یارای گفتن آن نیست. همانگونه که خواندید، یکشنبه بیست و ششم بهمن ماه هشتاد و دو، داغ واقعه‌ای تلخ بر من حادث گشته و آن گم شدن کلاه مامان بافت من بود. از شما تقاضا دارم که در آستانه انتخابات با شکوه هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی با یافتن کلاه عزیزم و بازپس دادنش، دل شوریده‌ام را شاد گردانید. پیشاپیش از دلگرمی دادن‌ها و توجه شما سپاسگزارم. |
|
لیشام عزیز، mazerat mikhaham, baraye inke eshtebah nashavad, behtar ast ke kalameye khare ra bardari azizam!
لیشام خره، az bas ke sare mardom kolah mizari
لیشام، با سلام، در صورت امکان اجازه می‌خواهم چند سؤال تقریباً تخصصی مطرح کنم
لیشام خنده دار، kheyli sitet baa mazas delam vaasat tang shode be omide didaar
لیشام خره، khastam kerm berizam! haha
لیشام عزیز، salam, miay farda (shanbe) berim ski? age miay behem zang bezan.
لیشام منی تو
لیشام جان، Omidvaram agar kolahe aziza khodeto peyda nakardi, zarfe moddate kootahi be naboodanesh aadat koni, va yad begiri ke hich kolahi be hich kalle”yee vafa nakarde… omidvaram baraye esteghlal az kolah”haye bivafa kallat ro taghviat koni to betooni azad, rahat va bedoone dard ba zendegit edame bedi o dige hichvaght daagh”dare kolhi nabashi.
لیشام جان، GHOSSE NAKHOR, KHOOB MISHI, FAGHAT GHORSATO SARE VAGHT BOKHOR. amaan
لیشام جان، L I S H A M D U SS E T D A R EE M – L I S H A M D U SS E T D A R EE M – L I S H A M D U SS E T D A R EE M
لیشام جان، khodaast
لیشام شاسکول، می‌بینم که همچنان همانقدر که باید شاس می‌زنی. بزن بزن که داری خوب می‌زنی. من هم به نوبه خودم از درگاه خداوند متعال شفای عاجل برای حضرتعالی خواستارم.
لیشام خره چیزم به کلات
لیشام خره چشماتو واز می‌کردی کلاتو گم نمی‌کردی. بپا چیزای دیگتو گم نکنی
لیشام آش خور!!! ان شالا کلاهت هرچه زودتر پیدا شود
لیشام جان می‌خواهم بکویم در زندگی مواقعی است که کاری از دس‌تمان برنمی‌آید جز صبر امیدوارم خداوند به شما صبر بدهد
لیشام os kol! natars azizam ba”ad az entekhaabaat hamchin kolaahe goshaadi sare hamamoon mire ke sare to ham bi nasib nemimoone!
لیشام جان man chon font farsi nadaram,pinglish ebraze ham dardi mikonam va bishtar az ghiafeye julupulit oon colaahet yadame omidvaram inkaro kesi dastavize tablighate entekhabati alaihe to nakoneh,ye jomleye ziba az agha migam baraye hosne khetam agha farmudand: “entekhabat ham haghe hame ast ham vazifeh hame mardom” ino yeki mano koneh.
لیشام جان narahat nabash. kolat peyda mishe. ettefaghan in kolahe kheyli behet miyomad.
لیشام آخی از دستت راحت شدم. تا کی باید بوی قرمه‌سبزی را تحمل می‌کردم. خوش به حال من که گم شدم. راستی لیشام کلات کو… D: ((:
لیشام خره tasala begir :))
لیشام خره چیزایی که درباره “مو” و این حرفا گفتی رو نفهمیدم… راستی این “مو” چی هست؟!؟
لیشام خره chetoori bache?? omidvaram ke haalat khoob baashad !! albate baayad zekr konam ke morde shor kolaahat roo bebarnad ,) zemestaan pish ke omade boodam iran raftam tooye computer payatakht maghaazeye (?) zand ehtemalan va didam ke ye taghdir naame be emzaaye to onjaast va hesaabi haal kardam ke hamchenaan movafaghi!! va baaraat aarezoo mikonam ke hamchenaan khoosh va khoram baashi!! (raasti in ideye maskhareye kolaah ham jaaleb bood!!!!) ghorbaanat pooriya
لیشام عزیز Man font farsi nadaram vali dar gham to sharikam. ghorbanet
لیشام عزیز Sar raa aghl baaiad, bi kolaahi aar nist!!
امیدوارم بتونی هرچه زودتر کلاهت رو پیدا کنی البته تو این دوره زمونه باید بیشتر حواست رو جمع کنی حالا زیاد غصه نخور باشه؟ ان شاء الله یه دونه بهترش رو پیدا کنی.
اشکال نداره. ولی یادت باشه منو ارزون فروختی. پیدا کردن یه سوژه برای اولین نوشته وبلاگت به گم کردنم نمی‌ارزید. به هر حال تا پیدا کردن یه جانشین، مال خدایار رو بذار رو سرت سرما نخوری.
بوی پشمات زیر بارون بوی گرم کردن‌هایت ـ بوی شوره‌زار خیس بوی خیس پشم تو ـ جاده‌های مهربونی موهای مشکی پشمات ـ غم بارون غروب ته پشماش تو کلام ـ همیشه صدای بارون یاد پشمای تو بوده همدم ـ تنهاییام یاد گرمای تو بوده!!!!
زیاد غصه نخور عزیزم، خیلی سعی کردم تا چند کلمه برات بنویسم و از درد جان‌سوزی که بر تو می‌گذرد بکاهم ولی… دردی است عظیم و تسلی آن تنها بافتن کلاهی دیگر آن هم فقط توسط مامان است! در غیر این صورت هیچ کلاهی به کله‌ات آرامش نخواهد داد! راستی یه پیشنهاد، برای پیدا شدنش جایزه قابل توجهی تعیین کن و به تابلوهای اعلانات کنار پوسترهای نمایندگان آینده بچسبان، فکرمی‌کنم نتیجه بده…!!