خرابی چون که از حد بگذرد…

۲۰ شهریور ۱۳۹۰ | ادبیات, موسیقی | ۱ comment

اخوی می‌گفت که: اگر ما هم آن زمان بودیم و دو تا از این چاووش‌ها را می‌شنیدیم، اختیار از کف می‌دادیم و می‌ریختیم در خیابان‌ها…

و صد البته درست می‌گفت اخوی؛ شعرها، حرفِ دلِ مردم؛ آهنگ‌سازی‌ها، رنگ و بوی شور و حماسه؛ نوازندگی‌ها و آوازها برخاسته‌ی دل‌های خون و فریادها؛ نوید آزادی و رهایی، موج می‌زند در چاووش‌ها. همدلی، می‌جوشد از هر اثر. این را می‌شود شنید؛ خواند از حسِ جاری قطعات؛ و از مهم‌ترین نکات این که اکثرِ بزرگانِ موسیقیِ سنتی شریک بودند در آفرینش این مجموعه. انصافا دیگر آثاری نیامد که در این ابعاد، ایشان یک‌جا گرد هم باشند. این که حالا چه‌ها شد بعدها به آن صورت گرد هم نیامدند، جای نقد و بحث دارد.

منزل برادر بزرگ‌ترم، علیرضا فارسی بودیم چند شبِ پیش. نقلِ وضعِ مملکت بود و این خرابی‌هایی که دامن‌گیر کشور و مردم شده؛ تا آن که یک جایی از صحبت گفتم: به‌تر! با این وضعیت و روندی که هست؛ هر چه خراب‌تر به‌تر! ایشان هم مناسب‌خوانی فرمودند که «خرابی چون که از حد بگذرد آباد می‌گردد» و یادی کردند از چاووش 2، آواز شهرام ناظری و شعر مرحوم فرخی یزدی. بی فوت وقت همان آواز را گذاشتند…

به زندان قفس، مرغِ دلم چون شاد می‌گردد؟

مگر روزی که از این بندِ غم آزاد می‌گردد

ز آزادی، جهان آباد و چرخِ کشور دارا

پس از مشروطه، با افزار استبداد می‌گردد (*)

تپیدن‌های دل‌ها، ناله شد، آهسته آهسته

رساتر گر شود این ناله‌ها، فریاد می‌گردد

شدم چون چرخ سرگردان که چرخ کج‌رواش تا کی

به کام این جفاجو، با همه بی‌داد می‌گردد؟ (*)

ز اشک و آه مردم، بوی خون آید که آهن را

دهی گر آب و آتش، دشنه‌ی فولاد می‌گردد

ز بی‌داد فزون، آهنگری گم‌نام و زحمت‌کش

عَلم‌دار و عَلم، چون کاوه‌ی حداد می‌گردد

علم شد در جهان فرهاد، در جان‌بازی شیرین

نه هر کس کوهکن شد در جهان، فرهاد می‌گردد (*)

دلم از این عروسی سخت می‌لرزد که قاسم هم

چو جنگ نینوا نزدیک شد، داماد می‌گردد (*)

دلم از این خرابی‌ها بُـوَد خوش، زان که می‌دانم

خرابی چون که از حد بگذرد، آباد می‌گردد

به ویرانیِ این اوضاع، هستم مطمئن، زان رو

که بنیان جفا و جور، بی بنیاد می‌گردد

ز شاگردی نمودن، فرخی استادِ ماهر شد

بلی، هر کس که شاگردی نمود، استاد می‌گردد (*)

(*) ابیاتی که ستاره دارند در آواز نیامده‌اند.

پ.ن. این ابیات را عینا از نتایج جستجوی اینترنتی کپی کرده‌ام. از اصالت همه‌ی ابیات و ترتیب آن‌ها مطمئن نیستم.

۱ Comment

  1. کیانوش

    درود بر لیشام گرامی.. حسن تصادف بـنگر که منهم در حال جستجوی این ابیات در اینترنت بودم که گوگل من رو اینجا فرستاد!!!! 🙂
    حالا از این موقعیت استفاده میکنم که درودی به خودت و خانواده بـفرستم
    تندرست و پاینده باشی

    لیشام: سلام و سلام به کیانوش گرامی‌تر 🙂
    اول این که سعادتی است برای بنده که پاسخ‌تون رو توی سایتِ سوت و کور من پیدا کردین و دوم این که مگر این که راه گم کنین و این دور و برها پیداتون شه ؛)
    خوش‌حال شدم؛ شما نیز سلام گرم بنده رو به خانواده محترم ابلاغ بفرمایین

    Reply

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *