بسیار میبینم مردمی را که از خواندن مطالبی که دربارهی خصوصیات متولدین ماههای مختلف در مباحث طالعبینی موجود است، به وجد میآیند و همیشه در صددند تا تطابقهای بیشتری از آن چه در نظر دارند با این مطالب بیابند. در این میان نیز هستند کسانی که به صورتی افراطی، بر این اساس، قضاوتهای خود را هر چند ناخواسته استوار میسازند و چه بسا از این روی، آسیبهایی نیز متوجه خویش و اطرافیانشان مینمایند. مخالفین سنتی این موضوعات نیز بر حسب نگرش خویش، چه از دید علمی و چه از دید مذهبی، سنگری مشخص را حفظ نمودهاند و هیچگاه در مقام بررسی آنها بر نیامدهاند.
لازم دیدم که از باب تصحیح و نیز تنویر نظر دوستان و عزیزان مطالعه کنندهی بخش آسترولوژی ـ که تعداد زیادی از آنان نیز، دوستانی قدیمی هستند ـ مطالبی را در راستای مشخص نمودن مرزها و حدود هر یک از این مباحث ـ طالعبینی به معنای عام و عرف آن و نیز ستارهبینی و آسترولوژی ـ به عرض برسانم.
آن چه که عوام به عنوان طالعبینی میشناسند و اغلب در نوشتههایی پیشپای افتاده، مترصد تطبیق وقایع با حقایقاند، قطعاً ریشهای دارد ماوراءالطبیعه که بر اثر مرور زمان و دست به دست گشتنهای بسیار، خاصه در قشری نامطلع و عموماً با نیات نه چندان خیرخواهانه، غبار خرافات و بعضاً اراجیفی شرمآور، آن چنان با ماهیتش در هم آمیخته که تصویر فعلی آن، نه تنها اثری از هویت حقیقی و الهی در خود ندارد؛ بلکه بسیار دورتر از آن چیزی است که حتی بتوان آن را به سادهترین حقایق منتسب دانست. ریشه و خاستگاه طالعبینی ـ به انفصال از هر آن چه که عوام در این مقوله میدانند مانند طالعبینی چینی [1]، فال رمل، کفبینی، فال قهوه، تاروت و قس علی هذا ـ علمی است کهن که به نامهای اختربینی، ستارهبینی، تنجیم و اسامییی از این دست دیدهایم یا شنیدهایم. حوزهی اثر این علم در باب مقدرات است و از این حیث شباهت ظاهری با علوم معروفی که میشناسیم مانند فیزیک و شیمی و امثال آن وجود ندارد. ما به واسطهی آسترولوژی به حدودی از تقدیرات خویش که به عنوان بشر مجاز به دانستن آنها هستیم دست مییابیم. برای بررسی بیشتر موضوع از این دیدگاه، پیشنهاد میشود که مقدمهی نمونهی تفسیر چارت تولدی که در سایت قرار داده شده مطالعه گردد.
پایهی آسترولوژی در حوزهی فردی [2] بر محاسبات آسترونومی در لحظهی تولد فرد استوار است. در لحظهی مورد نظر، بررسی میشود که کواکب منظومهی شمسی اعم از خورشید و ماه [3]، در چه موضعی در فلک نسبت به زمین واقع شدهاند. این موضع با در نظر گرفتن صور فلکی دایرهالبروج [4] و درجات قرارگیری آنان نسبت به افق در آن لحظه، تبیین میگردد. بر اساس تشکیلههایی که مواضع کواکب نسبت به یکدیگر و نیز نسبت به زمین تشکیل میدهند، احکامی استنتاج میشود که نشانههایی است از مقدرات زندگی که به اذن حضرت باری تعالی بر عامل علم [5]، مکشوف میگردد. با این اوصاف کاملاً میتوان به این درک رسید که کسانی که در یک ماه خاص مثلاً فروردین ماه به دنیا آمدهاند، هر یک دارای نموداری منحصر به فرد هستند و قطعاً تشکیلههایی متفاوت بر مقدراتشان، دلیل خواهند بود. پس چگونه است که احکام طالعبینان و وصفهای طالعبینی در طومارهایی بلندبالا ریزترین جزییات روحی و روانی افراد را تبیین میکنند؟
آن چه که در خور توجه است تنها و تنها موضع قرارگیری خورشید است در فلک که میتواند یگانه نقطهی مشترک در نمودار متولیدن هر ماه محسوب گردد. این شاکله میتواند برخی مشترکات را برای متولدین یک ماه همراه داشته باشد اما نه لزوماً. آن چه که طالعبینان بر اساس آن میتوانند احکامی کلی را بیان دارند صرفاً میتواند همین خاصیت باشد و بس. از این قرار است که اغلب موارد طرح شده در احکام طالعبینی، جلوهای در ویژگیهای افراد، ندارد و به بازیچهای بیشتر مینماید تا پایهای که بتوان بر آن اتکا نمود. دقت شود که وجود دقایقی هر چند کوچک را در احکام طالعبینی نادیده نمیگیریم.
دیگر نکتهای که حایز اهمیت است عدم تطابق ماههای شمسی یا میلادی با گذر خورشید از مواضع صور فلکی است. به این ترتیب نسبت به نتایج حاصل از علم آسترولوژی، خطایی مضاعف بر تفاسیر ارایه شده در مستندات طالعبینی واقع میشود، خاصه برای کسانی که در اواخر ماههای شمسی [6] متولد شدهاند. حرکت خورشید و درجاتی که با بدایت هر برج میسازد نیز متغیر است هر چند که تأثیر آن نسبت به دو موضوع فوق کمتر باشد.
پینوشتها
[1] که در واقع سیستمی است به نام ییچینگ که پایهای غیر از مباحث آسترولوژیک دارد و بسیار شبیه است به علم سیر نقطه (رمل یا جومنسی).
[2] آسترولوژی احکام و محاسباتی را نیز برای موضوعات جهانی در بر دارد.
[3] آسترولوژی دارای سیستمهای بسیاری است که هر کدام از آنها ممکن است موضع برخی از این کواکب را در محاسبات خود در نظر نگیرند.
[4] بروج دوازدهگانهی حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو، حوت
[5] منظور، شخص مفسر نمودار نجومی است.
[6] تقریباً از بیست و سوم و بیست و چهارم هر ماه تا پایان آن.
|
|||
سلام جناب وبلاگ نویس. کاش منابع نوشته های خودتونم مینوشتید تا صحت مطالب تایید بشه. دوست من هر کسی فکر داره و میتونه ازش استفاده کنه. وقتی میگی قدیمی ها معتقدند یعنی داری مثل قدیمی ها فکر میکنی خیلی از جوان های ما هستند که این حرفها رو ملاک قرار میدن و باعث پیر دختر شدن خودشون یا پیر پسر شدن خودشون میشن چرا که فرد مورد نظر متولد اون ماهی نیست که دوست داره. وقتی در مورد موضوعی اطلاع نداری سعی نکن مطلب بنویسی صرف اینکه موضوع جذابه. در نظر داشته باش که هرکی از گفته های شما الگو برداره و باعث بدبختیش بشه شما بی تقصیر نیستی. دوست گرامی شما اگه دین داری ببین بزرگان دینت در مورد موضوعی که فکرتو مشغول کرده چی میگن. همه بدونید کسی از آینده خبر نمیاره و هیچ چیزی نیست که سرنوشت انسان از قبل رقم زده باشه بلکه خدا به آدم اختیار داده تا خودش سرنوشتشو بسازه مردم میگن طالع بینی چینی خودتون فکر کنید که چطور یک فرد چینی که به چیزی مقید نبوده با وسایل خیلی ابتدایی و شاید فقط چشمی تونسته ستاره شناسی کنه و آینده افراد رو پیشگویی کنه یا یک فرد هندی
اسلام میگه
شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد: «من به گونه ای در نجوم غرق شده ام که هر گاه بخواهم کاری انجام دهم، آن را با اطلاعات نجومی خود می سنجم، اگر برای آن طالع شر و نحسی دیدم آن را انجام نمی دهم و هر گاه طالع خیر و خوبی برای آن دیدم، شروع به اقدام می کنم. امام فرمود: آیا به آن چه به دست آورده ای اعتقاد داشته و بر طبق آن عمل می کنی؟ عرض کرد: بله، امام فرمود: همۀ کتاب هایت (کتاب های نجومی) را نابود کن و به این علم عمل نکن
در روایت دیگری امام علی (ع) در پاسخ به مردی که از حضرت خواسته بود، به علت نحوست برخی ایام، در آن روز به جنگ خوارج نرود، فرمود: «گمان مىکنى تو از آن ساعتى آگاهى که اگر کسى حرکت کند زیان نخواهید دید؟ و مىترسانى از ساعتى که اگر کسى حرکت کند ضررى دامن گیر او خواهد شد؟
کسى که گفتار تو را تصدیق کند، قرآن را تکذیب کرده است، و از یارى طلبیدن خدا در رسیدن به هدفهاى دوست داشتنى، و محفوظ ماندن از ناگواری ها، بىنیاز شده است. گویا مىخواهى به جاى خداوند، تو را ستایش کنند. چون به گمان خود مردم را به ساعتى آشنا کردى که منافع شان را به دست مىآورند، و از ضرر و زیان در امان مىمانند. اى مردم، از فرا گرفتن علم ستاره شناسى براى پیش گویىهاى دروغین، بپرهیزید، جز آن مقدار از علم نجوم که در دریا نوردى و صحرا نوردى به آن نیاز دارید، چه این که ستاره شناسى (و پیش بینی هایی در رابطه با آیندۀ افراد) شما را به غیب گویى و غیب گویى به جادوگرى مىکشاند، و (چنین) ستاره شناسی چون غیب گو، و غیب گو چون جادوگر و جادوگر چون کافر و کافر در آتش جهنم است. با نام خدا ( و با توکل بر خدا) حرکت کنید
لیشام: مطالعه و غور در اقوال و احوال بزرگان هم خوب چیزی است برادر من! که از بخت خوش همگی عالم دینی هم بودند! برای شما همان بهتر است که در حد کفبینی و جادو بماند که اگر جز این باشد و خدای ناکرده مسیر عقل و معرفت بر شما هموار گردد استخوان هر آن چه که ممکن است بنی آدم را حتی به قدر ذرهای از تسلط نظام مطیعپرور فعلی، برهاند، در جا میسوزاندید؛ و چه بسا که پیش از این به قدر کفایت سوزاندید! علی الحساب برای شما همین یک منبع کفایت میکند: التَّفهیم لِأَوائلِ صناعه التَّنجیم نوشتهی حکیم ابوریحان بیرونی
لینک توضیحش را هم از دانشنامهی حوزوی گذاشتم که بیشتر خوشحال شوید 🙂
به لطف همان نظام و ساختار که اشاره رفت، غالب توضیحات سایتهای فقهی، کمابیش این گونه جلوه دادهاند که مرحوم ابوریحان (در بین منجمین متخلص به استاد) مطلقا اعتقادی به احکام نجومی نداشتهاند و جد بلیغ نمودهاند که از خود متن کتاب و گفتارهای مختلف به این دلالت برسند؛ اما نمیدانم از چه، زحمت نمیکشند و آن جملهها را نمینویسند تا نگاه ایشان به تنجیم، بر سایر خوانندگان و کاوندگان معرفت روشن گردد!
این شیوهی توجیه و مصادره به مطلوب کردن هم عجیب و دور نیست. به هر صورت احوال بسیاری از اندیشمندان و عرفای اسلامی که به ذائقهی عالمان دینی زمان خوش نیامده، در عین حال دشمنی کردن صریح را به صلاح نمیدانستهاند، سرشار است از این بازیها، سهروردی و عین القضات و حلاج و بسطامی و خرقانی و حتی مولانا.
به تجربه، بحث و جدل با عزیزانی چون شما که چشم و گوش میبندند و گزیدههای شنیده از این سوی و آن سو را ملاک عمل و زندگی خود میکنند به معنای واقعی کلمه بیهوده است.
ان شاء الله که همگی عاقبت به خیر شویم
با سلام خدمت شما
بنده متولد ۱۷ شهریور ۶۶ هستم اگه میشه در مورد طالع ام بنویسیدمیخوام از خصوصیات و اتفاقات در مورد خودم بدونم.
با سلام خدمت شما
بنده متولد ۱۰ خرداد ۶۴ هستم اگه میشه در مورد طالع ام بویسید
من متولد ۲۰ اسفند هستم سال ۶۱ میخوام از خصوصیات و اتفاقات در مورد خودم بدونم.
در صورت امکان راهنمایی کنید
salam mitoni komak konid man chartam o dar biyaram
ya ostadi ke be tone tafsir koe ro beman moarefi konid
manonam
سلام و خسته نباشید
من تازه دارم وارد دنیای آسترولوژی میشم و مشکل من فرق گذاشتن والدینم هست. شما میتونید من رو کمک کنید یا حداقل دلیلش رو به منن بفهمونید تا بتونم بپذیرم؟
salam
man dar keshware aragh zendegy mikonam lotfan nemodare zendegi agar emkan dare va ya pish biniye khasy agar hast
lotf befarmaeid
moteshakeram
salam
shoma mitonid mano komak konid ta gere haee ke toy zendegim hast baz beshe mesl fargh gozashtan valedein
emkanesh hast ghabol zahmat konid va nemodar tavalod mano rasm konid va tafsiresh konid?
shad bashid
بر عامل علم [۵]: بر عالم علم [۵]
اندر باب کامنت پر از ابهام و استعاره و کنایه (و ایضاً سایر صنعتهای ادبی که احتمالاً به کار بردهاید و من آشنا نیستم!!) عرض کنم که نفهمیدم اصولاً باید خوشحال باشم یا شرمنده؟! فعلاً من باب احتیاط و رعایت شکیات، شرمندگی پیشه میکنم تا بعداً بیشتر ضایع نشم. اندر مضامین طالعبینی نیز ارتباط آن را با قیافه درک نکردیم (اصلاً ما امروز کلاً تعطیل هستیم!!)… اما آن را هم من باب احتیاط با همان روال قبلی طی میکنیم!! و من ا… التوفیق
جناب استاد رمل اسطرلاب!!! از خودم میپرسیدم اگه اون موقع که این علوم طالعبینی و… بر مبنای موقعیت صور فلکی پایهگذاری میشدند ستارگان و منظومههای بیشتری شناسایی شده بود وضعیت طالع ما امروز چقدر متفاوت بود؟!! آیا موقعیت سیاهچالهها و منظومههایی با چندین میلیون سال نوری فاصله با ما (که طبعاً آن موقع کشف نشده بودند) تأثیری بر سرنوشت ما نداشت؟!!