مناظره از برکت دریدگی الف نون شد منازعه و در کار و زار منازعه، ادب و آقایی کارساز نیست. موسوی در موضع انفعال بود و حق هم داشت که با مردی این چنین بی چاک دهن و بی منطق، دست به یقه نشود. الف نون از هر دری حرفی گفت ولی در مجموع، به نظرم مناظره از حیث تأثیرگذاری بر ملت، به نفع الف نون بود. به حد کافی عامه پسند صحبت کرد و با موفقیت و زیرکی تمام، رقیب واقعی خودش را هاشمی معرف کرد. با همین کار توانست خودش را در موضع قبلی چهار سال پیشش با هاشمی قرار دهد و کلی رای برای خودش جمع کند. به نظرم مثبتترین و تأثیرگذارترین بخش صحبتهای میرحسین، همان بخش پایانی بود که در کمال ادب، نسبتا الف نون را بر جای خودش نشاند. چیزی که به الف و نون امتیاز بیشتری میداد، لحن و گفتمان نه چندان محکم میرحسین بود. هر چند که ممکن بود محتوای حرفهایش استخواندارتر از حرفهای الف نون باشد ـ که بود ـ اما بیان نه چندان مستحکم میرحسین، بینندهی عامی را به گفتار سرشار از بیادبی، اتهام و دروغ الف نون و در عین حال پر اعتماد به نفس الف و نون مایل میکرد.
طرفداران سنتی موسوی و الف نون قاعدتا بعد از مناظره از جهت تغییر نظر و رایشان، تأثیری نپذیرفتهاند و لابد هر کدامشان به نفع خودشان، مطالب و نکات نامزد محبوبشان را تفسیر میکنند. میماند آن بخشی از طیف که مابین موسوی و کروبی و از آن سو مابین الف نون و رضایی نوسان میکنند. این مصاحبه میتواند این جماعت را کروبیتر و رضاییتر کند. البته باز بستگی دارد که الف نون همین استراتژی را ادامه دهد یا نه.
به نظرم ادب، صداقت نسبی، متانت و پایبندی به اصول اخلاقی و مذهبی میرحسین، نکات مثبت و تأثیرگذاری بود که میتواند نظر آن بخشی از ملت طرفدار نه چندان سنتی الف نون را که تا حدی به این چهارچوبها معتقدند، تغییر نظر دهد؛ نه به نفع میرحسبن، بلکه حداقل بخشی کوچکی از آرا را برگرداند.
شلوغکاری، صراحت در بیان، استناد به آمار هر چند غلط، آوردن اسامی افراد به هیچ ملاحظه، طرح اتهامهایی که هر چند ممکن است ثابت نشده باشند، داشتن فیگور شجاعت، مظلوم نمایی، مایه گذاشتن از ملت در همه جملات همه و همه در کنار اعتماد به نفس ستودنی الف نون هم نکات تأثیرگذاری بود که با توجه به عدم وجود چنین سابقهای در هیچ یک از برنامههای رسانهای بدون این که باعث ایجاد زحمتی برایش شود، میتواند نظر بسیاری از ملت را به طرف خودش برگرداند.
واقعیت مسأله آن است که الف نون با زیرکی تمام، باب مناظره را ـ که میرحسین سعی کرد با نقد سیاست خارجی باز کند ـ به کلی بست و صرفا با حملههای پی در پی و جو سازی، مسیر برنامه را به صحنهی منازعه تغییر داد.
در گرماگرم صحبتهای الف نون بیاختیار این جمله را زمزمه کردم که: الف نون خود شیطان است؛ و وقتی که گفتمش از درون از این مرد ترسیدم.
به هر ترتیب با این روشی که الف نون شروع کرده بسیار مشتاقم به منازعه و مفاحشهی احتمالیاش با کروبی. دور از ذهن نیست که الف نون را ببینیم که از روی میز خیز برداشته و عمامهی کروبی را میکشد و کروبی هم چنگ در ریش الف نون زده و موجودات ریز احتمالی قایم شدهی آن لابلا را بیرون میریزد…
تو هی ننویس. خوب؟
لیشام: دیدی نوشتیم آخر؟ چرخ گردون این یکی دو ماه بدفرم گرداند ما را، همچنان که شما را و هر که دلش برای ایران و ملتش می تپد، کم و بیش. از تک و تا افتاده بودم و دستم به نوشتن نمی رفت. درد روی درد تل انبار شده بود و از سوی دیگر وظایف زندگی هم که تعطیل شدنی نیستند. فرصتی باقی نمی ماند که ذهن متمرکز کنیم و چیزی بنویسیم که حرفی داشته باشد برای گفتن. به هر ترتیب با تأخیر فراوان نوشتیم و سپاس از این که یادی از ما می کنید 🙂
اگـــــــر تا فـرانکفورت برم محاله بجز به این بلبل درخت نارگیل به شخص دیگه رأی بدم
دسـتمو ول کن
جلومو نگیر
این اس ام اس ها از ایران مـنو کشـتن
اگه بگم روزی ده تا اس ام اس تازه میرسه دروغ نیست(هـنوز رئیس جمهور نشدم که دروغ بگم)
تصمیم گرفتم تحریم رو بـشکنم و راه بیافتم برم تا فرانکفورت…. یه رأی به احمدینژاد بدم تا انتقامم رو از هـمه تون بگیرم
فقط چندروزی سر نزدم چقدر مطلب جدید گذاشتی
براساس نتایج سرشماری سال ۸۵، در شهرهای بزرگ ۱۲ میلیون رای دهنده و در شهرهای کوچک و روستاها به ترتیب ۱۹ و ۱۵ میلیون رای دهنده وجود دارد