(اینها در واقع شش تا عکس بود، در فرآیند انتقال سایت متوجه شدم که کلا کتابها دیگر روی سایت نشر ماهی نیستند. برای همین یک عکس تالاپی با همین کیفیت داغان گذاشتم که اصل موضوع علی الحساب از دست نرود؛ بیست و نهم آبان ماه نود و نه)
این بندهی خدا را نمیشناختم. اولین بار نامش را دیشب شنیدم. اولین بار طرحهایش را دیشب دیدم؛ محمد، خسته نشست و طرحهای روی جلد کتابهای تازهشان را نشانم داد. عذر خواهی کرد از آن که دیر آمده. رفته بود سری بزند به آقای داوری که کهنسال است و وضع خوبی ندارد. با دخترش سحر زندگی میکند. طرحها را نشانم میداد و با ناراحتی تعریف میکرد که چقدر سحر مریض احوال بوده. دختر فلجی که روی ویلچر است و سی سالی هست که پدر پرستاریاش را میکند. دختری که زبان فرانسه خوب میداند و ترجمهها ثبت دارد در دفترش. یک هفته بوده که آنفلانزا گرفته بوده و کاری از پدر پیرش ساخته نبوده. با اصرار راضیاش کرده که بروند دکتر؛ و برایم از زندگیشان گفته که چهقدر در تنگا هستند؛ و من مبهوت طرحها هستم…
خیلیها میشناسندش. نیازی به معرفی من ندارد. آثارش همه جا هست. آثار مردی افتاده و سالمند با دختری شکسته و خانهای که زن ندارد. تصویرگری که به هر دلیل تصویر زندگیاش را به نقل باید شنید و دید…
از جنس بهرام داوری، سحر داوری کم نیستند میان ما که حالا با تنگناها دست و پنجه نرم میکنند و ما ـ مردممان را میگویم ـ قبول کنید که عین خیالمان نیست. عین خیالمان نیست که بالاخره اینها بخش هر چند کوچکی هستند از ما و البته بخشی اثرگذار، اثرگذار به اندازهی خودشان، به اندازهی اثرشان، هنرشان؛ و ما اثرشان را گرفتهایم و دست به دست چرخاندهایم، بهبه و چهچه گفتهایم و به یکی واژهی ساده قناعت کردهایم؛ و یادی هم نمیکنیم از خود آنها؛ از زندگیشان؛ از دردهاشان که درد ما هم هست. درد ما هم باید باشد. ما، خیلی قدرناشناسیم، خیلی…
داوریها تکرار شدهاند و خواهند شد. نمیگویم این تکرار، خاص همین مردم است اما سابقهای که ثبت است از این مردم بیش از حد پر و پیمان به نظر میرسد…
وای به فرداروزِ ما؛ وای به فرداروزِ بزرگان ما…
پ.ن. اینها را جمعه بیست و یکاُم بهمن نوشتم که به لطف تحریمهای اینترنت ملت در این چند روز، الان توانستم روی سایت بگذارماش.
سلام
من مدیر یک انتشارات غیردولتی هستم و شماره آقای بهرام داوری را می خواهم
ممنون میشم اگر به مویایلم پیامک کنید یا زنگ بزنید یا ایمیل کنید
سپاس
ارادتمند
محسن حیدری
۰۹۱۲۳۳۵۲۷۶۸
🙁