رفقا شاکی نشوند لطفاً آما این سهمیهبندی بنزین انصافا خوب کاری بود. عمیقا و اکیدا استقبال مینماییم از این تصمیم شجاعانه و حکیمانه. ای ول!
آن زمانی که دولت خاتمی خواست کار را یکسره کند و قیمت بنزین را تالاپی با متوسط قیمت کشورهای خلیج فارس یکی کند، مجلسیان تازه به دوران رسیده، پیرهن عثمانش کردند و اگر حافظهی شما هم به اندازهی حافظهی من ایرانی خراب نباشد، باید به یاد داشته باشید که چه قصهها و حماسهها نساختند اینها که انگار ناجیان عالم و آدم بودند و یکتا رهانندهی ملت از دست تورم و گرانی. همین دکتر توکلی چه فیلمها که نیامد توی تیلفیزیون و چه هوارها که نکشید سر دولت که با این کار تورم زیاد میشود و حتی به این هم بسنده نکرد و یک پله جلوتر، اساس قیمت بنزین را زیر سوال برد که اصلا کدام فلان فلان شدهای گفته بنزین درمیآید هشتاد؟ این شد که سه سالی هشتاد ماند قیمت بنزین و از بخت بد این ملت، نرخ تورم همان رشد را داشت که سالهای پیش. حالا همین جناب دکتر، روی انواع سنگ پای قزوینی و غیر قزوینی را سفید کرد و یک ماهی پیش توی جعبهی جادو ظهور نمود و دفاع کرد از افزایش قیمت بنزین و مدعی شد که کاریست بوده، مسبوق به سابقه. آن زمان مصلحت آبادگرانهی خود را در این دیدند که جامعهی معتاد به مصرف بنزین را همچنان معتاد نگاه دارند بلکه رایها را پیشاپیش بخرند و البته هم که خوب خریدند. بالاخره کار به جایی رسید که افتادن در این چاه، ناگزیر شد و از بخت خوش، دامن همین ادعاچیهای قمپز در کن و سراسر شعار و ریا را گرفت و خوب موقعی هم گرفت. حالا باید دید که این گاو زاییدهشان را ـ که عجیب ناقص الخلقه هم هست ـ چهطور بزرگ میکنند.
فرض کنید در این هیر و بیر، این پنج به علاوه یکیهای لامذهبِ یزیدی صفت هم بنزین به روی لشگر محمود ببندند. از لاف امروز الف نون که گفته طی چند سال آینده صادرات بنزین داریم، معلوم است که خبرهایی هست که اتفاقا بیربط هم نیست…
تا بنزین رو آزاد نکنن پست جدید نمیکنی؟
حضرت لیشام خان، البته متفاوت بودن با عامه مردم کار خوبی است اما به شرطی که انتحاری نباشد، آقا من یا هر کس دیگری دلش میخواهد با قیمت جهانی ماشینش را پر از بنزین کند سالی ۱۰ بار برود ولایت دیدن فک و فامیل، همه جای دنیا از متمدن و غیر متمدن همین است، حال چهطور شد که سهمیهبندی برای این یه گله جای دنیا خوب است؟ از کجا حضرتعالی و سایر دوستان به این کشف بزرگ نایل آمدید که عرضه محدود و تعیین تکلیف برای مردم دوای درد اقتصاد بیمار ماست؟ اگر شما هم سن مرا داشتید یادتان میآمد که همین حضرت بنزین و خیلی چیزهای دیگر زمان جنگ سهمیهبندی شد، خوب بعد از جنگ چه اتفاقی افتاد؟ نه که الآن که سهمیهبندی مبارک بنزین اتفاق افتاده حضرات خودروسازان ککشان گزیده و هی زارت و زورت خودرو کم مصرف تولید میکنند و تازه برای همین خودروهای پر مصرف پول خون ابویهای محترمشان را نمیگیرند، آن دوستی که از کم شدن ترافیک خوش خوشانش شده بود هم لابد برای کم شدن جمعیت معتقد است غذا را باید جیرهبندی کرد تا یک چند میلیون نفری بمیرند آنوقت خیابانها آن قدر خلوت میشود که حضرت میتوانند درآن براحتی قدم بزنن ، نه رفقا عرضه محدود چاره کار حتی مصرف مواد مخدر نیست، چاره کم کردن تقاضا است آن هم با کالای جایگزین و ابزار قیمت به صورت توام
خودشو عصبانی نکن!!! اگر نـه به حال من دچار میشیها… البته من بس که حرص پول زدم عصبی شدم 🙂 یکی هم نبود به من بگه نونت نبود، آبت نبود، تو این گیر و دار خـونه سـاختـنت چی بود
دوستان عزیز! ممنون از این که ما را سارق و بیسواد خطاب کردید! بنده خیلی خوب میدانم جی.پی.ال چیست و اپن سورس کدام است و با نرمافزار آزاد چه فرقی دارد و این قوانین چهقدر تبصره برای خودشان دارند! و متوجه هستم که دزد کیست و پلیس کدام!
به هر حال سعی میکنم توصیه شما را مبنی بر عدم اطالهی! کلام در این موضوع بپذیرم تا بحث بیشتر از این به درازا نکشد و خاطر افراد بیشتر از این مکدر نگردد. زیرا طرفین بحث هیچ شناخت علمی و شخصیتی از یکدیگر ندارند و این بحث جز زیر سوال بردن شخصیت دو طرف حاصلی در بر نخواهد داشت.
عزیزان علاقمند به مباحث فوق میتوانند به لینکهای زیر مراجعه کنند:
http://en.wikipedia.org/wiki/Open_source
http://en.wikipedia.org/wiki/GPL
ضمناً از شما یک تقاضا دارم! لطف بفرمایید بگویید کدام عکس متعلق به شما بوده تا سریعاً حذف گردد… تو را به آن که میپرستی قسم!
آقا متریهامان اشتباه تایپی این جانب و عذرخواهی میکنم. منظور “مشتریهامان” میبوده که خطا رفت!
لیشام: گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت 🙂 اردتمندیم کاوه جان! اصلاح شد. ممنون
جناب سه نقطه! جمعاً بد نیست یک بار متن یکی از مجوزهای کپی لفت را مطالعه بفرمایید (مثل GPL) تا سوء تفاهم نشود و کمی تا قسمتی واضح شود که کپی لفت و منبع باز به معنی استفاده کشکی کترهای نیست. همین نکته نشان میدهد خود شما هم دست به I Agree تان بد نیست و نصاب ماهری هستید!
دیم این که این ویندوز دزدی است، از آمریکای جهانخوار که بگذریم ـ در این معنا که او هم از حقوق ما میخواراید ـ وقتی دزدی نرمافزار را به طریق دولتی تعلیم میدهند و همهی پروژههای ملی این صنعت بر اساس دیدگاه چند نفر شارلاتان تنظیم میشود شما بیا و جای ما حالی کن به مشتریهامان که به جای ویندوز از لینوکس استفاده کنند. به این میماند که اینجانب در دیار غربت فرنگی گیر کرده باشم و مجبور به خوردن چیزهایی با انواع محتوا و ذبح غیر اسلامی شوم.
سیم این که دزدیهای کوچک را با دزدیهای بزرگ توجیه نکنیم. به این میماند که مسایل را با جلوه کردنی بیربط بر محراب و منبر معوج کنید! البته مختارید. اما سکوت دیگران را حمل بر نقصان هوش و حواس نکنید. کار پسندیدهای نیست.
ظاهرا شما تنها کسی هستید که این قانون را رعایت کردید و حقوق مربوط به آن را پرداخت کردهاید. دست مریزاد!
پیشنهاد میکنم زیر عکسهاتان امضای دیجیتالی بگذارید تا از این سوء تفاهمات دیگر پیش نیاید!
ای کاش کمی هم به قوانین کپی لفت و فلسفه منبع باز یا همان آپن سورس تمایل نشان میدادیم! جمعا!
به ما هم خوش گذشت 🙂
سلام خدمت آقای لیشام.
پیرو کامنتی که شما در وبلاگ سه نقطه در رابطه با استفاده از عکس دیگران در وبلاگ گذاشته بودید باید بگویم که کاملا حق با شماست و این کار اخلاقا درست نیست. اما ما اگر از عکسی در وبلاگ استفاده میکنیم آن را با نام کار هنری خودمان انتشار نمیدهیم و صرفا تصویری است مرتبط با موضوع، آن هم نه در سایز واقعیاش. مطمئن باشید اگر این عکس حاوی نام عکاس آن باشد آن نام را حذف نمیکنیم و در صورت دانستن لینک مرتبط آن را هم ذکر میکنیم. بنابراین اگر از عکسهای شما ندانسته استفاده شده بفرمایید که حذفش کنیم یا اگر مایل بودید لینک وب سایتتان را ذکر کنیم.
اما خوب این نکته را هم در نظر داشته باشید که سه نقطه صرفا آن عکس را نمایش میدهد و آن را تصاحب نمیکند!
در ضمن شما مطمئنین که در ایران حق کپی رایت رعایت میشه؟ همین ویندوزی که شما دارید باهاش کار میکنید بدون اجازه از صاحبان اصلی و بدون پرداخت هیچگونه هزینهای است! پس شما هم خودتان این کار را کردهاید!!! یعنی استفاده بدون اجازه 😉
سلام
این روزا همه جا همین حرفاست
همه ملت شاکیاند
شما که تازه دامادی
تورو خدا بیا و این جا یه مطلب شنگولی بنوس دل ما رو شاد کن
ما پوسیدیم
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو!…
هم میهن رو توقیف کردن، تف تف…
حسن این دولت آن است که هر چیز خوب یا بدی را به شیوه … اجرا میکند. حالا چرا حسن؟! چون من دلم خنک میشه مردم رو ببینم له له میزنن!!…
قضیه قانون ۶۶ ارشمیدوس رو میدونی لیشام جان
در نوشتهای از آقای زیدآبادی از آقای دیگری نقل کرده بود ـ که اسمش یادم نیست ـ که اگر استخری داشته باشیم و آن را به موقع از جلبکها و کثافات نپالاییم، اگر جلبکها هر روز دو برابر شوند و صد روز هم طول بکشد تا استخرمان کاملا یک تالاب لبالب از فاضلاب شود؛ تا روز نود و هشتم، فقط یک چهارم استخر را جلبک پوشانده! از این است که کسی که عقایدش ـ در مثل خوشخیالی یا جهل ـ کورش کرده، صبح روز نود و هشتم نیز همچنان همین گوسالهای که لیشام گفت، از خواب بیدار میشود که “ای بابا! حالا حالاها…” حالا حکایت ماست. در تمام ابعاد زندگی چنینیم. من نمیدانم این آموزههایی که تاکید بر کوتاهی وقت ما در این جهان دارند از چه در ما ایرانیان به جای خلق روشی متعهدانه و هدفمند، گشادگی روح و سایر جوارح را باعث میشوند. فقط هم بنزین را نبینید! ساز این اقتصاد بیمار فردا و فردایی بعدترش صدا و بویش در میآید. این کار خوب بود. اما بودجهای که قرار است صرف گسترش افکار و نفوذ عدهای خاص در جابلسا و جابلقا میشود و خواهد شد نیز از همین کیسه تامین خواهد شد و این نکته کافی است ـ و البته زمان بهتر از ما نشان خواهد داد ـ که آیا این طرح نو چه بویی در گنبد افلاک خواهد انداخت.
I can not agree more 🙂 this is so right!!! at least some ppl will start thinking
من هم اصولاً با سهمیهبندی بنزین موافقم، هر چند ماشین ما کمی خوش اشتهاست… D:
لیشام جونم! متاهل شدی، سرت رفته تو حساب کتاب!
اول منم فکر میکردم کار خوبی نیست، اما از وقتی که خیابونهای شلوغ اطراف خونه (مرکز شهر) خلوت شده؛ نظرم عوض شد. میدونم بیحساب این کار شروع شده، اما به هر حال میشه یه مقدار امیدوار بود.
baraye shakhse man ke in sahmie bandi mohem nabood chon masrafe benzine ma hamin hodoodast, vali ravesh eshtebah bood bayad zehne mardom amade mishod az lahaze ravanshenasi age kasi ro az chizi mane koni haristar mishe va alan mardome ma injoorian
در این که این طرح بسیار بجاست که شکی نیست. اما در آستانه انتخابات مجلس، ملزم کردن دولت به اجرای این طرح که مطمئنا نارضایتی مردم را حالا حالاها به دنبال دارد از نظر اخلاقی قابل تقدیر است.
لیشام: بنده نیز نفس این کار را که سهمیهبندی باشد، مانند شما بسیار بجا و لازم میدانم و صد البته که هم مجلس و هم دولت را در این باب، مستحق تقدیر و تشویق میبینم منتهی نه از نظر اخلاقی. آن چه مجموعهی نظام را مجبور کرد که زیر بار سهمیهبندی برود، محدودیتهایی بود که هر دیرتر دیده میشدند، ابعاد فاجعه را بزرگتر میکردند. این کار، کار ناچاری بود که نمیتوانست بیش از این طول بکشد. دو سه سال طول کشید و میلیاردها تومان هزینه شد تا نظام یاد بگیرد که درد و علاج بنزین آن نیست که هر وقت خزانهی مملکت خالی شد، صندوق ذخیرهی ارزی را به توبره ببندند. حالا دیدند که دیگر کفگیر به ته دیگ خورده و اگر الان سهمیهها را نبندند، فردا پس فردا پولی هم نمیماند که بخواهند خرج باقی شعارهای زمین ماندهشان کنند. خوشبینی اصل است اما نه برای کسانی که دوروییهاشان، در برگ برگ روزنامههای همین دو سه سال ثبت است…
سلام
بنزین چند منه؟؟؟؟؟؟؟
بالاخره نفهمیدیم با خانمها دست داده بود یا نه!!!!!!!!!!
لیشام: ای بابااااااا خانم نیکول! شما هم که مشتری پر و پا قرص صحرای کربلایی! آدم که بخواهد چند نوع آش را با هم بخورد که نمیشود از همهاش یک جا حال ببرد، آخرش ترش میکند.
قصهی آن آقای شکلاتی عبا هم آش دیگریست که تا حالا آنقدر ملت انگشت زدهاند توش که بنده را مطلقاً هیچ رغبتی نیست بیایم در مدح یا ذماش چیزی در کنم از خودم…
vali neveshtat be movafegha nemizad
لیشام: اتفاقا خیلی هم میزد؛ خوب هم میزد 🙂 نکته این جاست که از کدام منظر نگاه کنی. آن سویی که مبدأ مختصات را بگذاری رهایی از بند یارانه و یوغ نفت، انصافا این کار سهمیهبندی کاری بود، کارستان، هر چند که گامی کوچک باشد در آن راه که گفتم ولی لازم بود. هر چه که دیرتر این اتفاق میافتاد، عمق چاه “نفت بندگی” هم بیشتر میشد…